چه کسی میتوانست باور کند ادیب برجسته شهر دیکتاتورزده با قدرت بگوید: زنده باد ولایت! چه کسی میتوانست باور کند قصهنویس شهره تاریخ وطن، بیپروا و بیترس و بیاحتیاط، فریاد بزند: زنده باد آقا شیخ فضلالله! و چه کسی میتوانست فکر کند پس از نیم قرن اتهامزنی و دروغگویی و بیمسئولیتی در برابر حقایق تاریخ و فرهنگ ملی، قصهنویسی ظاهر شود و بگوید: اعدام آقا شیخ فضل الله، نشانه بزرگ استیلای غرب بر وطن مظلوم است و این قصهنویس بزرگ و دفاعگر از هویت تاریخی ایران زمین و ولایت، همانا جلال آلاحمد است که در میان سیطره بیچون و چرای سیاست و فرهنگ و ادبیات ضددینی، و حاکمیت بی سر و صدای بیدینان و بیهویتان، با شجاعت نوشت: اعدام آقا شیخ فضلالله نشانه به اهتزاز درآمدن پرچم غربزدگی در تاریخ پس از مشروطه است ...
و این بزرگترین و شجاعانهترین دفاع تاریخی از چهره این شخصیت است که نیم قرن پس از اعدام، در فرهنگ ایران و ایرانیان صورت پذیرفت و حیات پرتکاپوی جلال را هم به دست همان تیغ پنهانی سپرد که سالها پیش توانست طناب دار را به گردن آقا شیخ فضل الله بچسباند و صدا و زبان و چشم آنان را خاموش و بیصدای بیصدا، برای همیشه گرداند!
آقا شیخ فضلالله، از کدامین مفهوم و معنا سخن میگفت که پس از گذشت ۱۱۰ سال از شهادت او، تمامی رسانههای دشمن ایران امروزه و ایران مقتدر، نمیتوانند دربارهی او سکوت کنند و نقش حساس تاریخی او را، نادیده بگیرند... گرچه به ظاهر آقا شیخ فضلالله از مشروطه مشروعه سخن میگفت و مشروطهای را مورد نظر قرار میداد که با قوانین شرع تطابق داشته باشد، نه تنازع... اما حقیقت اقدام جانانه و مجاهدت فداکارانه او، یک هدف را - در برابر قدرت ویرانگر غربزدگان و انجمنهای سری فراماسونها و راهبرد سیاسی انگلیسیان- تعقیب میکرد و آن حراست از کیان سرزمین ایران و هویت ملی ایرانیان بود. پافشاری قدرتمندانه آقا شیخ فضلالله در شرایط قانونی پادشاه ایران، نشانه بزرگ، هوشمندی و مسئولیت تاریخی او در برابر مفهوم فرازمانی وطن و یا ایرانیت بود که میگفت: پادشاه باید از مادری ایرانی و پدری ایرانی و شیعه زاده شده باشد تا صلاحیت قانونی پادشاه شدن را داشته باشد!...
و این سخن، در تقابل صد درصدی با راهبرد انگلیس و انجمن سری خدمتکاران و فراماسونها و همه فروشندگان فرومایه وطنفروش بود. بنابراین، استراتژیتهای انگلیسی تصمیم گرفتند دست به اقدامی بزنند که پس از آن دیگر کسی جرئت دم زدن از شرع یا اسلام را نداشته باشد و در برابر خواستههای آنان کرنش کند! و آن اقدام عبارت بود از طرح اعدام آقا شیخ به بهانه خیانت به انقلاب!
اما این خیانت بزرگ به تاریخ وطن، فقط به یک اعدام منتهی نشد. رذالت و خباثت بزرگتری را به این طرح اعدام اضافه کردند که اگر بگویم پرخشونتتر و نفرتانگیزتر از اعدام است، خیال گرایی نکردهایم!
آری این عمل و اقدام نفرتآور و فراموش ناشدنی، انتخاب روز اعدام بود و آن روز، ۱۳ رجب، روز بزرگ ولایت و میلاد مولا آقای آقایان جهان علی امیرالمؤمنین بود.
در این ۱۳ رجب، دشمنمان روح بلند ایران در شهر تهران پایکوبی کردند و در سفارت انگلیس جشن و سرور برقرار ساختند که آقا شیخ فضل الله نوری اعدام شد... و مشروعه و مشروعهخواهی دیگر تمام شد و دیگر کسی پیدا نخواهد شد که دم از مشروعه بزند و یا سخن از ولایت بگوید.
آقا شیخ فضل الله نوری شهید راه وطن و وطنخواهان مؤمن و صداقت پیشه است و شهید راه حراست از هویت تاریخی و علی دوستی همه ایرانیان است و انگلیس و انگلیسیان و رسانههایش همراه با B.B.C، هنوز که هنوز است، دشمن آقا شیخ فضل الله و نیز دشمن بزرگ رجب و دشمن علی و راه علی و اندیشه علی و فرزندان علی است و گوییا بر سر در وزارت خارجه انگلیس نقش بسته است، کسی که دوستدار علی است پای در این کاخ نگذارد!
انتهای پیام/
نظر شما